جلسه۱ آریه های حساس تن

Get Started. It's Free
or sign up with your email address
جلسه۱ آریه های حساس تن by Mind Map: جلسه۱ آریه های حساس تن

1. حس آمیزی

1.1. انواع

1.1.1. حس با حس

1.1.1.1. نگاه تر

1.1.1.1.1. ولی اشک تر فاقد حس چون میشه

1.1.1.1.2. زبان تر هم فاقد حس

1.1.1.2. بوی تلخ

1.1.1.2.1. گریه تلخ هم حس داره

1.1.1.2.2. بوی جوی مولیان فاقد حس مهمT

1.1.1.3. زمزمه لطیف

1.1.1.3.1. آواز سخت هم حس دار T

1.1.1.4. سخن با ملاحت

1.1.1.4.1. منظور نمک دار بودن شعر حس داره

1.1.1.5. شنیدن بو

1.1.1.5.1. خیلی مهم و پر تکرار

1.1.1.6. شنیدن با مشام

1.1.1.6.1. شنوایی با چشایی مههم

1.1.1.7. سخن روشن حس داره مهم

1.1.1.7.1. شنوایی با بینایی

1.1.1.8. سوزش کلام حس داره مهم

1.1.1.8.1. لامسه با شنوایی

1.1.1.9. روشنایی خنک حس داره لامسه با بینایی

1.1.1.9.1. ولی روشنایی مبهم فاقد حسه چون روشنایی واضح هم داریم

1.1.1.10. تستی خیلی مهم=شعر تر شیرین سه تا رو به هم آمیخته

1.1.1.10.1. گویایی ، لامسه ، چشایی

1.1.2. بی حس با حس

1.1.2.1. واقعه شیرین

1.1.2.1.1. شکر خنده =خنده شیرین که هر دو حس داره T خیلی مهم

1.1.2.2. شب لطیف

1.1.2.3. سلام خشک

1.1.2.3.1. سلام تر هم مگه داریم

1.1.2.4. حلاوت سنج معنی مهمT

1.1.2.4.1. یعنی شیرینی سنج معنی حس دار

1.1.2.5. تاریکی غلیظ مهم

1.1.2.5.1. مگه تاریکی زلال هم داریم بینایی با بی حس

1.1.2.6. رنگ گرفتن امید حس داره

1.1.2.6.1. ولی رنگ گیری گل فاقد حس

1.1.2.7. لب رنگین فاقد حسه

1.1.2.7.1. ولی رنگین سخن حس داره

1.1.2.8. مادر سر سپید فاقد حس

1.1.2.8.1. منظور مو سفیده

1.1.2.9. با چشم تلاوت کردن حس دار T مهم

1.1.2.9.1. بینایی با شنوایی

1.1.2.10. چون زنان رنگ و بویی پیش گیر فاقد حسT

1.1.2.10.1. ولی رنگ گفتار حس دارهT

1.1.2.11. چاشنی بخش زبان (سخن) حس دار T

1.1.2.11.1. چشایی با شنوایی

1.1.2.12. صفیر گرم حس داره مهمT

2. اسلوب معادله

2.1. اولین کار= بگرد دنبال مثال

2.2. شروط اسلوب بودن

2.2.1. مثال و تز بودن

2.2.1.1. یا مثال و مثال بودن

2.2.2. مصراع دوم ادامه اولی نباشه

2.2.2.1. و وابسته هم نباشه =یعنی بر سر مصرع دوم حرف ربط نباید باشه

2.2.2.1.1. دوم مصرع هم ظاهرا در یک موضوع نباشن

2.2.3. اگر اولی مستقل باشه و دومی هم مستقل ولی غیر معادل= لا اسلوب

2.3. مرور تست ها و جزوه حتما باید دیده شود چون اینجا به کلید واژه تبدیل نمیشه

2.4. نمونه های علامت دار کتابT

2.4.1. همچونی زهری و تریاقی که دید *همچونی دمساز و مشتاقی که دید

2.4.1.1. لا اسلوب چون دو خبر نا معادلند

2.4.2. شانه آید به کار زلف در آشفتگی * آشنایان را در ایام پریشانی بپرس

2.4.2.1. اسلوب دار

2.4.3. حریص را نکند نعمت دو عالم سیر * همیشه آتش سوزنده اشتها دارد

2.4.3.1. اسلوب دار

2.4.4. نباشی بس ایمن به بازوی خویش *خورد گاو نادان ز پهلوی خویش

2.4.4.1. اسلوب دار

2.4.5. نباید سخن گفت ناساخته * نشاید بریدن نیانداخته

2.4.5.1. اسلوب دار

2.4.6. گرفت هر که کم خود، شود زه اهل کمال*تمام گشتن ماه از هلال معلوم است

2.4.6.1. اسلوب دار

2.4.7. روشن دلان خوش آمد شاهان نگفته اند * آیینه غیب پوش سکندر نمیشود

2.4.7.1. اسلوب دار

2.4.8. مرا کیفیت چشم تو کافی ایست*ریاضت کش به بادامی بسازد

2.4.8.1. اسلوب دار مهم T

2.4.9. پای خوابیده به فریاد نگردد بیدار*بند با عاشق بی دل چه تواند کردن

2.4.9.1. اسلوب دارT

2.4.10. گر عاشقی از کنه چه باک است*خورشید به هرچه تافت، پاک است

2.4.10.1. اسلوب دار Tخیلی مهم

2.4.11. تنها نه آن غزالش جمعی سگان گرفتند*هرجا که یوسفی هست،صد گرگ در کمین است

2.4.11.1. اسلوب دار T

2.4.12. پیشانی عفو تو را پرچین نسازد جرم ما*آیینه کی بر هم خورد از زشتی تمثال ها

2.4.12.1. اسلوب دار T مهم

2.4.13. نظر به شاخ بلند است مرغ وحشی را *تلاش دار کند هر سری که سودایی است

2.4.13.1. اسلوب دار Tخیلی مهم

2.4.14. کی تواند شد ز دنیا چشم دنیا دار سیر*تشنگی زایل نگردد هرگز از آب دهن

2.4.14.1. اسلوب دار T

2.4.15. دلی که نیست خراشی در او، زمین گیراست*زری که سکه ندارد روان نمی باشد.

2.4.15.1. اسلوب دار Tمهم

2.4.16. موی سفید ریشه طول امل بود*در شوره زار بیش بود موجه سراب

2.4.16.1. اسلوب دار Tخیلی مهم

2.4.17. پیران تلاش رزق فزون از جوان کنند* حرص گدا شود طرف شام بیشتر

2.4.17.1. اسلوب دار Tخیلی مهم

2.4.18. از موجه سراب شود بیش تشنگی * پروانه را خنک نشود دل ز ماهتاب

2.4.18.1. اسلوب دار Tخیلی مهم

2.4.19. اشک ندامت است سیه کار را فزون*در تیرگی زیاده بود ریزش سحاب

2.4.19.1. اسلوب دار Tخیلی مهم

2.4.20. زندگی خوش تر بود در پرده وهم و خیال * صبح روشن را صفای سایه ی مهتاب نیست

2.4.20.1. اسلوب دار T

2.4.21. مردم چشمم فرومانده است در دریای اشک *مور را پای رهایی از دل گرداب نیست

2.4.21.1. اسلوب دار T مهم

2.4.22. تست ۱۷۴ اسلوب معادله فوق مهم موقع مرور حتما دیده شود

2.4.22.1. تهیدستی به اهل عزت آخر آور خواری*چو نیشکر شود از مغز خالی بوریا گردد

2.4.22.1.1. بوریا یعنی حصیر زیر پا اسلوب دار مهم

2.4.22.2. تهیدستی چو روی آورد طالع واژگون گردد*زمی هر گه شود پیمانه خالی سر نگون افتد

2.4.22.2.1. اسلوب دار مهم T

2.4.22.3. میکند آزادمردان را تهیدستی غریب*سرو از بی حاصلی در بوستان تنها افتاد

2.4.22.3.1. اسلوب دار مهم T

2.4.22.4. تهیدستی ندارد برگ ریز نیستی در پی* نگه دار از شبیخون بهاران گلستانم را

2.4.22.4.1. دو خبر متفاوت که غیرمعادلند پس فاقد اسلوب خیلی مهم

3. آرایه تضاد=طباق=مطالبقه

3.1. وقتی دو کلمه یا مفهوم متضاد جدای از هم باشند میشه تضاد

3.1.1. الان روز است و چند ساعت دیگر شب

3.1.1.1. روز شب جدا از هم تضاد دارن

3.1.1.2. ولی اگر میگفت الان هم روز است هم شب

3.1.1.2.1. ظاهرا غیر منطقی و چون دو متضاد به هم آمیخته شده اند هم پارادوکس داریم و هم متضاد

3.2. نمونه های مهم جزوه ۶۰۴۰

3.2.1. اوناییکه تضاد آشکار دارن

3.2.1.1. سخت و سست

3.2.1.1.1. بخوان و بران

3.2.2. اوناییکه فاقد تضاد آشکارن

3.2.2.1. خاک و روشنی

3.2.2.1.1. خاک خاصیتش با روشنایی تضاد داره ولی ظاهرا خودش با روشنایی هیچ تضادی نداره.

3.2.2.2. آب و سوختن

3.2.2.2.1. خاصیت آب که خاموش کردنه با سوختن تضاد داره ولی ظاهرا هیچ تضادی ندارند

3.2.2.3. سر و پا

3.2.2.3.1. در صورتی با هم تضاد پیدا میکنن که سر نماینده بالا و پا نماینده پایین باشه

3.2.2.4. مگس و سیمرغ

3.2.2.4.1. ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست

3.2.2.5. کاه و کوه

3.2.2.5.1. کاه نماینده چیز خورد و کوه نماینده یک چیز بزرگه که از لحاظ مفهومی تضاد پیدا میکنن

3.2.2.6. ترک و تازیک

3.2.2.6.1. نماینده آذری ها و عربها که دو قوم ضد هم اند دارای تضاد مفهومی

3.3. نمونه مهم کتاب تست

3.3.1. شیون یا ماتم با سور تضاد داره

3.3.1.1. پیر و برنا(جوان)

3.3.1.1.1. خاموشی و فریاد

3.3.2. طرب(شادی)و تعب(رنج) متضاد خیلی مهم

3.3.2.1. ادبار (بد بختی)و اقبال(خوشبختی) با هم تضاد دارن

3.3.2.1.1. هنر و جادویی تضاد مهم

3.3.3. مجون چو حدیث عشق بشنید *اول بگریست، پس بخندید.

3.3.3.1. در بیت دو تضاد داریم اولی بخندید و بگریست و دومی اول پس خیلی مهم

3.3.4. پستی و فراز تضاد مهم

3.3.4.1. گمراه کرد و رهبر آید متضاد هم اند خیلی مهم

3.3.4.1.1. دربستم و بشکستم تضاد مهم

3.3.5. در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت*این عوعو سگان شما نیز بگذرد

3.3.5.1. شیران و سگان نماینده قدرت و ضعف که تضاد مفهومی دارن

3.3.5.1.1. خیلی مهم

3.3.6. نفرین و تحسین تضاد دارن

3.3.6.1. جوروجفا با مهرو وفا تضاد داره

3.3.6.1.1. نام و ننگ، فخر و عار، عز و ذل، نوش و زهر، شادی و غم، سعد و نحس مهم، تاج و بند ، تخت و دار همگی دوتا دوتا با هم تضاد دارن خیلی مهم

3.4. نمونه های T

3.4.1. درنابسته با در گشاده یکیه و فاقد تضادهT خیلی مهم

3.4.1.1. عشرت(به معنی شادی) با غصه تضاد دارن مهم T

3.4.1.1.1. خسک و خار با گل و سوسن تضاد دارن خیلی مهمT

3.4.2. نمونهT بسیار مهم

3.4.2.1. خرد و کلان باهم تضاد دارن

3.4.2.1.1. ابداع(نوآوری) با اقتباس(تقلید) تضاد داره مهم

3.4.2.2. عاشق و عاقل، هابیل و قابیل، یک رنگان و هفت خطان همگی باهم متضاد اند

3.4.2.2.1. ولی فرعونیان و قبطیان هر دو از ظالمان مصر اند و فاقد تضاد خیلی مهم

3.4.2.3. شقی(به معنای بدبخت)با سعید(به معنای خوشبخت) تضاد داره

3.4.2.3.1. تشویش(به معنی نگرانی) با تسکین(آرامش )تضاد مهمT

3.4.2.4. صالح و طالح(به معنای بد کاره) تضاد خیلی مهم T

3.4.2.4.1. سنگ و سبو متضاد هم اند خیلی مهم T

3.4.2.5. آژنگ و ننگ لا متضاد خیلی مهمT

3.4.2.5.1. ولی اوج با حضیض(به معنی پستی ) متضاده خیلی مهم T

4. پارادوکس=تناقض=بیان نقیضی=متناقض نما

4.1. جمع شدن و آمیخته شدن غیرمنطقی دو مفهوم کنار هم

4.1.1. ex:الان هم روزه هم شب=غیر منطقی و تناقض

4.2. مثال های علامت دار۶۰۴۰

4.2.1. به هر غم خاطرم شاده تناقض و تضاد داره

4.2.1.1. بقای عاشق در فنای اوست تناقض داره

4.2.2. زنده جاوید کیست کشته شمشیر دوست تناقض داره

4.2.2.1. شمعی که سر بر عرش رسانیده = تناقض داره

4.2.3. حاضر غایب= غیرمنطقی و تناقض

4.2.3.1. کشتیم از آب سوخت=تناقض داره

4.2.3.1.1. سموم (باد های موسمی گرم) سرد =تناقض خیلی مهم

4.2.4. ماتم اونا سور ماست=تناقض

4.2.4.1. کسب جمعیت از آن زلف پریشان شدم =تناقض مهم

4.2.5. از خلاف آمد عادت بطلب کام=میگه موقعی که همه چی برعکسه طلب کن= تناقض خیلی مهم داره

4.2.6. از باد مدد گرفتن جهت بر افروزی آتش= تناقض داره مهم

4.2.6.1. بی هنری هنر ماست= تناقض داره

4.2.7. روشنی از خاک در حاصل شدن= تناقض خیلی مهم

4.2.7.1. سرودن خموشی= تناقض

4.2.8. معموری(آبادانی) از دل های خرابه=تناقض خیلی مهم

4.2.8.1. میگه ساز هستی آهنگ عدمه(عدم یعنی آهنگ نیستی)= تناقض مهم

4.2.9. بالا گرفتن کار در منتهای پستی=تناقض خیلی مهم

4.2.9.1. افتادگی بر آورد(بالا برد) از فلک دانه را= تناقض خیلی مهم

4.2.10. خون ریختن داد (عدل و عدالت )آیدش= تناقض مهم

4.2.10.1. خشت زیر سر و بر هفت اختر پای = غیرمنطقی و تناقض خیلی مهم داره

4.2.11. دست بسته پر گشودن=تناقض داره

4.2.11.1. در عین محبوس و مدفون بودن ترقی کردن=غیرمنطقی تناقض

4.2.12. خاموشی جنون فریاد برانگیخت = تناقض مهم

4.2.12.1. تای(یعنی همتا داشتن) بی همتا = تناقض خیلی مهم

4.3. مثال های علامت دار کتاب تست

4.3.1. همچو نی زهری و تریاقی(یعنی پادزهر) که دید =تناقض و تضاد مهم

4.3.1.1. ریگ آموی پرنیان شد=پرنیان و پارچه ابرشیمی شدن ریگ پارادوکس داره، خیلی خیلی مهم

4.3.2. بخشود بر بی گناه دادگر =بی گناه را بخشیدن تناقض مهم

4.3.2.1. درِ نابسته را احسان گشاده ست=در بسته را میگشایند نه در نابسته را تناقض خیلی مهم

4.3.3. جیب های پر از خالی و از تهی سر شار بودن = هر دو تناقض دارن

4.3.3.1. به کفر سر زلفت نبود ایمانش =ایمان به کفر تناقض مهم

4.3.4. دقت کنید=گاه از ازدیاد زنگ و گاه زنگ آورد=فاقد تناقض چو هیچ آمیختگی صورت نگرفته

4.3.4.1. گاه از باد جمع و گه پریشان شود = این هم فاقدتناقض چو هیچ آمیختگی صورت نگرفته

4.3.5. چوپان گرگ طبع= غیرمنطقی و دارای تناقض

4.3.5.1. تجلی هستی (جاودانگی) ایست جان کندن من=تناقض خیلی مهم

4.4. تست های علامت دار

4.4.1. از تزلزل محکم تر شدن بنیان= تناقض خیلی مهم T

4.4.1.1. رفتن به روی آتش از آب خوشتره=تناقض خیلی مهم شک کردمT

4.4.2. میزبان ماست هرکه شود میهمان ما= تناقض مهم شک کردمT

4.4.2.1. در خاک غلتیدن فلک =تناقض خیلی مهم، از شرم سر افرازی =تناقض خیلی مهم، معراج ز پا افتادن =تناقض خیلی خیلی مهم T

4.4.2.1.1. سری که خاک راه شد از آسمان گذشت = یک پارادوکس تمام عیار و مهم T

4.4.3. هیچ گودالی چنین رفیع ندیده بودم= تناقض خیلی مهم T

4.4.3.1. گوشه تاج سلطنت شکستن گدا =میگه گدا اونقدر والا مقامه که گوشه تاج سلطنت را و می شکنه (یعنی از اون بالا تره )که تناقض خیلی مهم دارهT